طبق بند 12-9-1-2 مبحث دوازدهم مقررات ملی ساختمان، به هرگونه حفاری و خاکبرداری در تراز پایین تر از سطح طبیعی زمین یا تراز زیر پی ساختمان مجاور، گودبرداری اطلاق می شود.
در بسیاری از پروژه های عمرانی و ساختمانی نیاز به عملیات خاکبرداری و جابه جایی خاک از محل اصلی آن می باشد. این موارد عبارتند از:
در همه این موارد، همواره خطر ناپایداری و ریزش خاک دیواره ها و احتمال خسارات جانی و مالی وجود دارد. لذا متناسب با شرایط خاک، موقعیت پروژه و امکانات موجود و با رعایت کلیه موارد ایمنی باید نسبت به پایدارسازی خاک اقدام شود.
همان طور که می دانیم از نظر علم فیزیک، سه حالت تعادل برای اجسام صلب ساکن وجود دارد:
خاک ها نیز از این قاعده مستثنی نمی باشند و بر اساس شرایط مختلف دو دسته عوامل داخلی و خارجی می توانند منجر به ناپایداری و ریزش گود برداری شوند. که در مبحث هشتم مقررات ملی ساختمان بهطورکلی به این مساله جهت انتخاب ساختگاه اشارهشده است.
عوامل خارجی که منجر به ریزش گودبرداری می شود:
ارتعاشات:
خطاهای انسانی:
براثر گودبرداری در زمین وضعیت تنش در آن تغییر می کند و لازم است تغییر شکلها و ناپایداری های ناشی از گود برداری از جمله موارد ذیل بررسی شوند:
(شکل 2) لغزش خاک در اثر ایجاد ترک کششی در لبه فوقانی گود
(شکل 3) بالا آمدن کف گود در اثر افزایش فشار ناشی از خاک مجاور گود
(شکل 4) پدیده جوشش از کف گود هنگامی که سطح آب سفره زیرزمینی بالا باشد .
در مهندسی ژئوتکنیک گروهی از خاک ها دارای رفتار خاصی بوده و احداث سازه بر روی آنها باعث بروز مشکلاتی در طی عمر مفید سازه خواهد شد. این خاک ها تحت عنوان خاک های مسئله دار در پروژه های مهندسی شناخته شدهاند. لذا شناسایی دقیق این خاک ها از مهمترین عوامل تضمین ایمنی گودبرداری و سازه های اجراشده بر خاک می باشد.
مهمترین خاکهای مسئله دار عبارتند از:
به غیر از خاک های مستعد پدیده آبگونگی، اکثر خاک های مسئله دار متشکل از کانی های رسی می باشند که به دلیل ریزدانه بودن و قابلیت جذب و نگهداری بالای آب، باعث بروز مشکلاتی برای سازه های مهندسی می گردند. تورم در زمان جذب آب، روان گرایی، خاصیت خمیری و انقباض زیاد این خاک ها در زمان خشک شدن، در صورتی که در مقیاس های بزرگ و در محل های با خطر بالا صورت گیرد، می تواند خطرات بسیار زیادی را به وجود آورد. به طوری که آمارها نشان داده است که خسارت های ناشی از عملکرد منفی این نوع خاک ها بیش از هریک از بلایای زمین شناسی دیگر بوده است.
مشخصات ژئوتکنیکی این خاک ها به بخش رسی آنها و وجود مقادیر قابل توجه کانی مونتموریونیت وابسته است. این گروه از خاک ها در اثر جذب رطوبت، متورم شده و با از دست دادن آب، منقبض میشوند. تغییر حجم زیاد این خاک ها براثر تغییرات رطوبت، یکی از مهمترین مسائل و مشکلاتی است که مهندسان با آن روبرو می باشند. عواملی نظیر درصد خاک رس، درصد کربنات، آبوهوا و شرایط محیطی، وجود ریشه درختان، توپوگرافی زمین، برخی از مهمترین عوامل مؤثر در تورمپذیری خاک ها می باشند.
خاکهای رمبنده در مقابل آب حساس بوده و اشباع شدگی با آب، منجر به کاهش ناگهانی حجم و نهایتاً باعث ناپایداری و ریزش آن ها می شود. این مصالح در طبیعت اغلب به صورت نیمه اشباع یا خشک یافت میشوند و مانند خاکهای منبسط شونده، تا زمانی که رطوبت خاک تغییر نکند، مشکلی برای سازهها ایجاد نمیکنند.
(شکل 5) رفتار خاک های رمبنده تحت شرایط بارگذاری
خاک های مستعد آبگونگی (روانگرایی) عمدتاً متشکل از لای و ماسههای ریز دانه اشباع با تراکم پایین میباشند. در صورتیکه این خاک ها تحت تأثیر بارگذاری ارتعاشی شدید، مانند زمین لرزه های طبیعی یا زمین لرزه های القایی قرار گیرند، خاک به سرعت متراکم میشود. متراکم شدن سریع خاک باعث افزایش ناگهانی فشار آب بین ذرهای میگردد که در نتیجه آن مقاومت برشی و سختی به سرعت کاهش مییابد، تا حدی که گاهی مقاومت برشی به صفر رسیده و خاک مانند مایعات جریان مییابد.
روانگرایی خاک در زمینهای نزدیک رودخانهها، دریا یا اقیانوس بیشتر دیده میشود. مانند زلزله گواتمالا در ۱۹۷۶ میلادی که در زمینهای نزدیک رود موتاگوا روی داد. همچنین روانگرایی عامل اصلی ویرانیهای سانفرانسیسکو در زلزله ۱۹۸۹ میلادی لوماپریئتا و بندرکوبه در زلزله بزرگ هانشین در سال ۱۹۹۵ میلادی بود. ویرانیهای شدیدی که در منطقه مسکونی و حومهای کرایستچرچ در زلاندنو در طول زلزله ۲۰۱۰ کنتربری و شدیدتر آن در زلزله ۲۰۱۱ زلاندنو زلزلههای ۱۹۶۴ نیگاتا و ۱۹۶۴ آلاسکا اتفاق افتاد همگی ناشی از پدیده روانگرایی خاک بود.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته آییننامه ساخت و ساز مهندسان را مجبور میکند که اثرات روانگرایی خاک را در طراحی ساختمانها، پلها، سدها و سازه های نگه دارنده در نظر بگیرند.
(شکل 6) تأثیر روانگرایی خاک درزمینلرزه نیگاتا در سال ۱۹۶۴ میلادی
رس حساس به خاک رسی اشاره دارد که ساختار آن در هنگام تغییر شکل، به طور کامل متلاشی شده و درنتیجه مقاومت برشی آن تقریباً به صفر میرسد. در این نوع خاک ها عموماً رطوبت طبیعی نزدیک و یا حتی بیش از رطوبت حد روانی LL خاک می باشد. هرگونه بارگذاری استاتیکی و خصوصاً بارهای لرزه ای می تواند منجر به حذف ناگهانی مقاومت این نوع خاک ها و تغییر از حالت پایدار به مایع روان و به تبع آن، ناپایداری شیروانی ها و یا ایجاد لغزش در پی سازه ها گردد.
این خاک در واقع، رس اشباعی است که در برخی نقاط در لایه های زمین وجود دارد و معمولاً نهشتههای یخچالی هستند که در کشورهای اسکاندیناوی و در امتداد رودخانه سن لوران در شرق کانادا یافت میشوند. این خاک عامل اصلی اکثر رانش های بزرگ و خطرناک رسی زمین در سوئیس، نروژ و کانادا می باشد. این نوع خاک در مناطقی از کشورمان از جمله استان خراسان شمالی نیز یافت می شود.
خاک های واگرا خاک های رسی هستند که در آب های با غلظت پایین نمک به راحتی شسته میشوند. واگرایی، یک پدیده پیش رونده میباشد که از یک نقطه با تمرکز جریان آب شروع شده و به تدریج گسترش مییابد. نقطه شروع پدیده واگرایی میتواند ترک های حاصل از انقباض، نشست و یا ترک های حاصل از ریشه گیاهان باشد. این پدیده در پروژه هایی نظیر سدهای خاکی و کانال های آبرسانی که تمرکز فشار آب در داخل خاک وجود دارد، دارای اهمیت ویژهای میباشد و در خاک ریزها، دیواره های کانال های خاکی و سدهای خاکی مشکلاتی به وجود می آورد که غیرقابلجبران می باشد. این خاکها بهطور طبیعی در ایران به وفور یافت می شوند. لذا شناسایی آن ها قبل از طرح سازه و پیِ آن از اهمیت بسیاری برخوردار است.
واگرایی پدیدهای فیزیکی ـ شیمیایی است و نباید با رگاب که پدیدهای کاملاً فیزیکی است و براثر شسته شدن ذرات سیلتی خاک رخ میدهد اشتباه شود.
پدیده اتساع خاک که در سال 1885 میلادی توسط رینولدز کشف شد، عبارت است از افزایش حجم ماسه متراکم که منجر به شل شدن ساختار دانه بندی آن می شود.
با توجه به اهمیت بالای شناسایی ویژگی های خاک و تأثیر مستقیم آن بر رفتار سازه در زلزله، آئیننامه 2800 ایران در موارد زیر انجام مطالعات ویژه ساختگاه جهت طراحی لرزهای سازه الزامی نموده است.
بر اساس بند 12-9-1-3 مبحث دوازدهم مقررات ملی ساختمان، سطح خطر گودبرداری به صورت معمولی، زیاد و بسیار زیاد طبقهبندی میشود. عوامل تاثیرگذار در سطح خطر گودبرداری عبارتند از:
ارزیابی سطح خطر گودبرداری بر اساس ضوابط و مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان (مبحث پی و پی سازی) به منظور واگذاری و تفویض مسئولیت به مرجع ذیصلاح، به شرح زیر صورت می گیرد:
مفاد بند 7-3-3-4 مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان:
۴-۴ – اگر آب جاری باشد (تراوش) آنگاه همواره خطر گود زیاد یا بسیار زیاد می باشد.
۴-۵ – اگر خاکی که در آن گودبرداری انجام می شود دستی یا فاقد چسبندگی قابل اعتماد باشد، نمی توان خطر گود را معمولی در نظر گرفت.
۴-۶ – هرگونه ساختمان در مجاورت گود به عنوان “ساختمان حساس ” ارزیابی می شود. چنانچه ساختمان فوق دارای یکی از مشخصات دو بند زیر باشد، به صورت “ساختمان بسیار حساس ” ارزیابی می گردد.
الف – ساختمان بدون اسکلت و یا هرگونه ساختمان با نشانه آشکار علائم فرسودگی و ضعف زیاد در باربری.
ب – ساختمان هایی که به دلیل ارزش فرهنگی، تاریخی و یا حساسیت کارکرد و یا علل دیگر وقوع هرگونه نشست و تغییر شکل در آنها با خسارات زیادی همراه است.
۴-۷ – جدول 7-3-1 برای ساختمان مجاور گود در شرایطی معتبر است که آن ساختمان بسیار حساس نباشد. در صورتی که در اطراف گود سازه بسیار حساس باشد، خطر گود همواره بسیار زیاد در نظر گرفته می شود.
۴-۸ – در صورتی که گود با شیب پایدار اجرا شود جهت تعیین خطر پذیری گود از جدول 7-3-1 استفاده شود:
۵-۵ – در صورتی که گود موقت نباشد باید نیروی زلزله لحاظ شود و در انتخاب ضریب اطمینان مناسب، دوام مصالح نیز مورد توجه باشد.
هر چه عمق بحرانی گود عدد بزرگ تری باشد، نشانگر بهتر بودن جنس و تراکم خاک از لحاظ پایداری است و مطابق جدول 7-3-1 خطر گود کمتر می شود. شایان ذکر است که با افزایش مقادیر پارامترهای c و φ خاک، عمق بحرانی خاک نیز افزایش می یابد.
بر اساس ضوابط و مقررات مبحث پی و پی سازی (مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان)، متناسب با سطح خطر گود مسئولیت طراحی، اجرا و نظارت تعیین می شود:
به طورکلی انواع سازه نگهبان برای پایدارسازی و جلوگیری از ریزش خاک در همهی پروژه های دارای خاک برداری، مطابق بند 7-5-2 مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان به شرح زیر می باشد.
برخلاف تصور اشتباه عوام، اجرای سازه نگهبان باید قبل از خاکبرداری و در برخی موارد، حتی قبل از تخریب سازه قدیمی صورت گیرد. چرا که هدف اصلی از احداث سازه نگهبان، محافظت از خاک دیواره گود برداری است. این در حالی است که برخی افراد غیر متخصص در مورد گودهای کمعمق در مناطق مسکونی، به تصور مهار دیوار همسایه مجاور گود، اقدام به اجرای مهارهای نامناسب با گچ و الوار به دیوار همسایه، پس از گود برداری نموده اند که منجر به حوادث تلخ و جبران ناپذیری شده است.
از آنجایی که همواره در پروژه های ساختمانی با گودبرداری عمیق، احتمال ریزش دیواره گود وجود دارد، بررسی و شناخت دقیق لایه های خاک و طراحی دقیق سازه نگه دارندهی گود اهمیت بسیار زیادی داشته و گاهی زمان زیادی صرف مطالعات ژئوتکنیک و طراحی سازه نگهبان می گردد. بر اساس دانش مهندسی و بررسی های انجام شده یکی از روش های زیر یا ترکیبی از آن ها برای پایدارسازی خاک دیواره گودها تعیین می شود:
عملیات خاکبرداری می تواند برای املاک مجاور گود خطراتی به دنبال داشته باشد. لذا باید با در نظر گرفتن محدوده تأثیر گودبرداری اقدامات لازم برای محافظت گود و همجواریها انجام گردد.
خاکها متناسب با درصد تراکم و مقاومت شان، دارای یک شیب پایدار ذاتی میباشند که تحت آن دچار گسیختگی برشی نمی شوند. در روش سنتی اجرای سازه نگهبان به روش سپر خاکی با تکیه بر این خاصیت، در مواردی که خاک با چسبندگی مناسب بوده، خطر گودبرداری معمولی و فونداسیون ملک مجاور خارج از گوه گسیختگی خاک است و در مجاورت گود ارتعاش و لرزش وجود نداشته باشد، اقدام به گودبرداری با حفظ سپر خاکی و با رعایت شیب پایدار میگردد.
(شکل 7) شیب پایدار خاک و محدوده تأثیر آن بر املاک مجاور
مراحل اجرای سازه نگهبان به روش سپر خاکی عبارتند از:
نکته: بر اساس بند 9-11-2 مبحث نهم مقررات ملی ساختمان، خم کردن میلگردهایی که یکسر آنها در بتن قرار دارد مجاز نیست. لذا باید از خم کردن آرماتور انتظار فونداسیون در محل سپر خاکی اجتناب شود و فقط از طریق اجرای اتصال مکانیکی نسبت به تکمیل فونداسیون اقدام شود.
این روش سنتی، یکی از آسان ترین و متداول ترین روش های اجرای سازه نگهبان در مناطق شهری برای گود برداری های با عمق کم است. اجرای آن نیاز به تجهیزات و تخصص بالایی ندارد و در عین حال قابلیت انعطاف زیادی از نظر اجرا در شرایط مختلف دارد.
مراحل اجرای سازه نگهبان خرپایی عبارت است از:
(شکل 8) مراحل اجرای سازه نگهبان خرپایی
(شکل 9) سازه نگهبان خرپایی
روشی ساده برای پایدارسازی جداره های گود برداری و جلوگیری از تغییر مکانهای جانبی خاک در گودهایی با عرض کم در محیطهای شهری میباشد.
مراحل اجرای این نوع سازه نگهبان عبارت است از:
طول این چاهکها برابر با عمق گود بهاضافهی حدود ۲۵/. تا ۳۵/. برابر عمق
گود بهمنظور تأمین گیرداری انتهـای تحتانی پروفیلهای قائم میباشد.
طول این پروفیلها را معمولاً بهگونهای در نظر میگیرند که انتهای فوقانی آنها تا حدی بالاتر از تراز بالایی گود قرار گیرند.
سیستم مهار متقابل، باید در جهت عمود بر سیستم قابی آن، یعنی در امتداد طول گود، به صورت مناسب مهاربندی شود.
(شکل 10) سیستم مهار متقابل
روشی مؤثر برای مسلح نمودن درجای توده خاک موجود در دیواره گود، با نصب میلگردهای فولادی (Nails) در فواصل نزدیک به هم، روی یک سطح قائم یا شیبدار با اجرا از بالا به پایین (Top/Down Construction) میباشد. روش میخکوبی یا همان نیلینگ اولین بار در سال ۱۹۶۰ بهعنوان سیستم پایدارسازی خاک، در حفر تونلی در استرالیا به کار گرفته شد. به مرور زمان، این فن در سطح جهانی گسترش یافت. امروزه میخکوبی (Nailing) یکی از کاربردیترین روشهای پایدارسازی خاک بهویژه در ساخت و سازهای شهری میباشد.
مراحل اجرای سازه نگهبان نیلینگ (Nailing) عبارت است از:
اجرای سازه نگهبان نیلینگ (Nailing)، بر عملکرد مقاوم (Passive) خاک
استوار بوده و اثر خود را از طریق اندرکنش خاک و میلگرد (Bar-Soil
Interaction) ناشی از ایجاد تغییر شکل در خاک اعمال میکند. به این معنا
که این مکانیزم در صورتی که خاک شروع به حرکت نماید فعال شده و پیش از آن
نیرویی به خاک اعمال نمیگردد. در موارد حساس به تغییرمکان های ناشی از
گودبرداری مانند همجواری گود با سازههای حساس، قدیمی و فرسوده (مبحث هفتم
مقررات ملی ساختمان) و یا گودبرداری در خاکهای نرم با سختی و مقاومت
متوسط، به طور کلی توصیه نمیگردد.
برای جلوگیری از تبعات حقوقی و قانونی در این روش حتماً باید از قبل، نسبت به اخذ رضایت املاک مجاور گود اقدام شود.
(شکل 11) نحوه اجرای سازه نگهبان نیلینگ (Nailing)
اجرای این روش نیز مشابه روش نیلینگ میباشد. با این تفاوت که در روش دوخت به پشت، از اعمال نیروی پس تنیدگی کابلها جهت تسلیح خاک دیوار گود استفاده میشود. این روش در مقایسه با روش نیلینگ، از قابلیت و توانایی بیشتری در مهار نیروی رانش برخوردار است و در گودبرداریهای عمیقتر گزینه مناسب تری میباشد. اما هزینههای اجرایی بیشتری دارد.
مراحل اجرای سازه نگهبان دوخت به پشت عبارت است از:
(شکل 12) جزئیات روش دوخت به پشت (Tie back) یا مهار کششی دیوارههای گود (Anchorage)
یکی دیگر از روش های مقابله با خطر ریزش گودبرداری های عمیق، استفاده از روش پایدارسازی با دیوار دیافراگمی است که در ایالات متحده امریکا به نام Slurry Wall شناختهشده است. این روش، اولین بار در سال 1950 میلادی توسط یک شرکت ایتالیایی در ساخت متروی شهر میلان مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن در آمریکا و سایر کشورها گسترش یافت. دیوارهای دیافراگمی به صورت بتن درجا، پیشساخته و پیش کشیده اجرا میشوند. این روش جهت جلوگیری از نشت آب در زیر هسته سدهای خاکی کاربرد بسیار دارد.
از مزایای روش دیوار دیافراگمی میتوان به ایمنی و سرعت اجرای بسیار زیاد، کاربرد دومنظوره این سیستم به عنوان سازه نگهبان موقت و دیوار حائل دائمی، مناسب بودن برای حفاریها و گودهای با طول زیاد (تونل، بزرگراه و …) اشاره نمود.
از معایب روش دیوار دیافراگمی میتوان به هزینه بسیار بالا برای گودبرداریهای با حجم کم، نیاز به فضای کار زیاد جهت فعالیت دستگاههای حفاری در محدوده گود برداری، نیاز به دستگاههای حفاری ویژه و نیاز به نیروهای متخصص برای کار با دستگاههای حفاری که مستلزم هزینههای بالاست، اشاره نمود.
مراحل اجرای سازه نگهبان دیوار دیافراگمی عبارتند از:
(شکل 13) مراحل اجرای دیوار دیافراگمی (Diaphragm Wall)
(شکل 14) ماشینآلات حفاری ویژه
دیوار برلنی ترکیبی از شمع های فولادی دارای مقطع I، H و یا بتنی (Soldier Pile) به همراه رویه بتنی (Shotcrete) است. در برخی موارد جهت جلوگیری از ریزش خاک دیواره، فضای بین Soldier Pile ها را الوار کوبی مینمایند.
شمعها به منظور تأمین گیرداری لازم برای پروفیلها بوده و عمق مدفون آنها به میزان ۲۵ تا ۳۵ درصد از عمق کل گود در نظر گرفته میشود. دیوار برلنی برای گودبرداری در خاکهای رسی که حداقل کمی پیش تحکیم یافته باشند، یا تمام خاکهای واقع در بالای تراز سفره آب زیر زمینی درصورتی که خاک کمی چسبندگی داشته باشد و یا در خاکهای همگن زهکش پذیر که عمل خشکسازی مناسب در آنها اجراشده باشد، گزینه مناسبی است. لذا اجرای سیستم دیوار برلنی در رسهای نرم و ماسههای سست، به علت وقوع تغییر شکل های قابلتوجه در خاک مجاور گود و ریزش خاک در دیوارها جوابگو نیست.
مراحل اجرای سازه نگهبان دیوار برلنی عبارتند از:
(شکل 15) اجرای سازه نگهبان دیوار برلنی (Berliner Wall)
سپرکوبی یکی از مفیدترین روش های پایدارسازی و مناسب گودهایی با خاک خیلی سست و ریزشی است که اطراف محل گودبرداری دارای فضای کافی برای فعالیت دستگاه سپرکوب (چکش) موجود باشد. سپرها عبارتند از صفحات فولادی گالوانیزه که بهصورت عمودی در خاک کوبیده شده و بهعنوان حائل در برابر فشار خاک عمل می نمایند.
از مزایای این روش میتوان بهسرعت و ایمنی بالا، مناسب بودن برای اجرای کانالها و گودبرداریهای با طول زیاد و جلوگیری از تراوش آب به داخل گود به دلیل گالوانیزه بودن آنها اشاره نمود. به همین دلیل در مناطق با سطح آب زیرزمینی بالا صرفاً از روش سپرکوبی به عنوان آببند استفاده می شود. معایب این روش عبارتند از: نیاز به دستگاههای ویژه سپرکوبی، نیاز به نیروی کار متخصص و همچنین نیاز به فضای لازم برای فعالیت دستگاهها.
بنابراین این روش پایدارسازی برای گودبرداریهای با عرض کم مناسبتر است.
(شکل 16) سپرکوبی در محلی با سطح بالای آب
مراحل اجرای سازه نگهبان سپرکوبی عبارتند از:
سپرها و پشتبندها و قیدهای فشاری در گودبرداری با عرض کم و خاکهای غیر
سست، معمولاً از نوع چوبی میباشند ولی در عرض های بیشتر و خاکهای سستتر
استفاده از سپرها و پشتبندها و قیدهای فشاری فلزی اجتنابناپذیر است.
(شکل 17) اجرای سازه نگهبان سپرکوبی (Sheet Pile)
استفاده از شمع بهعنوان راهکاری جهت افزایش پایداری شیب ها و در مواردی به عنوان پی عمیق، از سال 1950 میلادی در آمریکا و اروپا رواج یافته است. در این روش پایدارسازی، با توجه به نوع خاک و مشخصات گود، سطح آب های زیر زمینی و نوع بارگذاری، می توان یکی از انواع شمع ها را طراحی و اجرا نمود. انواع شمع از نظر نوع مصالح عبارتند از:
(شکل 18) نمای شماتیک انواع شمع
شمعهای بتنی پیشساخته با استفاده از میلگردهای آجدار معمولی و یا کابل های پیش تنیده پر مقاومت، به صورت پیش تنیده در کارخانه تولید می شوند. مقطع این شمعها به صورت مربع، دایره، هشتضلعی یا T شکل می باشد. میلگردها به منظور مقاوم نمودن شمع در مقابل خمش احتمالی ناشی از حمل و نقل، بلند کردن و اعمال نیروی جانبی خاک به شمع و همچنین افزایش مقاومت فشاری، مورد استفاده قرار میگیرند. شمع های پیش ساخته با طول محاسباتی با در نظر گرفتن عمق مدفون لازم، در کارخانه ساختهشده و تحت شرایط مناسب رطوبت، عمل آوری می شوند تا به حد مقاومت مطلوب برسند. پس از آن به محل پروژه حمل میشوند و در زمین با فواصل مناسب کوبیده میشوند.
(شکل 19) شمع بتنی پیش ساخته
در گود برداری های عمیق مناطق شهری با شرایط متنوع اعم از زمین سخت، سست و نرم، به طور گسترده ای از شمع های بتنی درجا جهت حفاظت جانبی خاک و در مواردی که سطح آب زیر زمینی بالاست، به عنوان سیستم آب بند نیز استفاده می شود. طراحی شمع ها بر مبنای سختی بالا به منظور کنترل حرکات زمین ناشی از گود برداری به ویژه در مناطق شهری متراکم، صورت میگیرد. فشار جانبی خاک توسط شمعها که به صورت طره میباشند، تحمل میشود و معمولاً طول گیرداری انتهای شمع (عمق مدفون)، معادل 30% ارتفاع شمع در نظر گرفته می شود.
جهت افزایش باربری انتهای شمع های درجاریز، مقطع انتهایی آن ها را به صورت انباره و بزرگتر از مقطع بدنه شمع طراحی و اجرا می نمایند. شکل مقطع انباره می تواند به صورت دایره باشد. اصطلاحاً به این نوع شمع ها، شمع گرزی یا بتنی فشرده یا فرانکی نیز می گویند. شکل دیگر انباره می تواند به صورت مخروطی (معروف به زنگوله ای یا Bell) اجرا گردد.
پایدارسازی گود توسط شمع های بتنی درجا در موارد زیر به عنوان گزینه برتر، جهت حفاظت جانبی گود مطرح می باشد:
مراحل اجرای شمع بتنی درجا را می توانید در مقاله طراحی و اجرای شمع مطالعه کنید.
شمع های فولادی از نوع کوبشی هستند و با سر و صدای بسیار زیاد داخل زمین کوبیده می شوند. انواع متداول شمع های فولادی عبارتند از:
استفاده از تیرآهن های با مقطع H شکل، به علت برابری ضخامت بال و جان معمولاً ترجیح داده می شوند. در اغلب موارد، داخل شمع های لوله ای پس از کوبیده شدن در زمین، با بتن پر می شوند.
(شکل 20) کوبیدن شمع فولادی در زمین
شمع های چوبی در واقع تنه های درخت های سالم، بدون ترک، صاف و بلندی هستند که پس از حذف شاخ و برگ و کندن پوست آنها، به دقت تراشیده شده اند. حداکثر طول اغلب شمع های چوبی بین 10 تا 20 متر می باشد. این روش بیشتر در کشورهایی که دارای منابع چوب فراوان هستند، متداول است.
اگر شمع چوبی در خاک کاملاً اشباع کوبیده شود، عمر آن تقریباً بینهایت خواهد بود. اما در آب و هوای سواحل دریا، شمع های چوبی تحت حملات ارگانیسم های مختلف قرار گرفته و ظرف مدت چند ماه، صدمات جدی در آنها ظاهر میشود. شمع چوبی در بالای سطح آب زیر زمینی، تحت حملات حشرات قرار میگیرند. با انجام بعضی اصطلاحات، ازجمله محافظت آنها توسط روغن کروزت، می توان عمر آنها را افزایش داد. به منظور جلوگیری از خرابی سطح فوقانی شمع چوبی در حین کوبیدن، معمولاً از یک کلاهک فلزی مقاوم استفاده می شود.
(شکل 21) شمع های چوبی
در شمع های مرکب، قسمت های فوقانی و تحتانی شمع از مصالح مختلف ساخته می شوند. این نوع شمع وقتی مورد استفاده قرار می گیرد که طول لازم برای تأمین ظرفیت باربری با استفاده از ظرفیت شمع بتنی درجای ساده بهتنهایی تأمین نشود. به همین علت شمع های مختلط به دو صورت زیر طراحی و اجرا می شوند:
از آنجا که ایجاد اتصال مناسب در محل تلاقی دو مصالح مختلف، مشکل بوده و نیازمند مطالعه و طراحی و اجرای بسیار دقیق است، شمع های مختلط دارای کاربرد وسیعی نیستند.
(شکل 22) شمع کامپوزیت
میکروپایل ها نوع دیگری از شمعها با قطر کمتر از 300 میلیمتر هستند که به منظور انتقال بارهای سازه به بستر مناسب خاک، بهبود مشخصات مکانیکی (مقاومتی و رفتاری) خاک، مقاومت در برابر نشست پی کاربرد وسیعی در مهندسی عمران دارند. اجرای میکروپایل نسبت به انواع دیگر شمع، روشی سریع تر و آسان تری بوده و نیاز به تجهیزات خاصی ندارد.
میکروپایل بهطور کلی به دو منظور اصلاح و بهسازی خاک و بهسازی و مقاوم سازی لرزه ای سازه های جدید و قدیمی استفاده می شود، به عبارت دیگر این دو هدف عبارتند از:
(شکل 23) روند اجرای ریز شمع یا میکروپایل ها
این روش بهعنوان تحول عظیمی در ساخت سازه های بزرگ زیرزمینی (تونل)، برای اولین بار در دهه ۷۰ میلادی، در ساخت ایستگاههای متروی شهرهای پاریس و میلان مورداستفاده قرار گرفت و به نام روش Cut & cover شناخته شد. اساس این روش بر مبنای پیشرفت سازه تونل درون گودبرداری و سپس پر کردن محیط خارجی تونل با مصالح خاکریزی پس از تکمیل سازه تونل میباشد. این روشِ ساخت، بیشتر برای ساخت تونلهای سطحی اقتصادی و قابلقبول میباشد.
عملیات تونل سازی به روش (Cut & cover) به دو نوع مختلف معرفیشده است:
در سال 1935 میلادی در توکیو ژاپن، گودبرداری یک ساختمان دارای زیر زمین به علت افزایش سرعت ساخت، با این روش انجام شد. در سال 1950 میلادی در شهر میلان ایتالیا کمپانی ICOS ترکیب دیوار و ساخت بالا به پایین را اجرا نمود. به مرور زمان تحقیقات بسیاری در امریکا، اروپا و بخصوص شرق آسیا در این زمینه صورت گرفت. این روش نوین ساختوساز، تاکنون در کشورهای مختلفی چون انگلستان، امریکا، فنلاند، چین، روسیه، ویتنام، سنگاپور و ایران متناسب با نوع نیاز ساختگاه، در پروژههای زیر زمینی (تونل و مترو) و برجهای بلند دارای زیر زمینهای متعدد، مورد استفاده قرارگرفته است.
مراحل اجرای تاپ-دان به شرح زیر است:
۱- اجرای دیوارهای حائل محیطی
2- حفاری محل شمعهای باربر میانی از زیر تراز ستونها و دیوارهای تراز همکف و نصب ستون های باربر میانی
۳- اجرای دال همکف (سقف نهایی سازه زیر زمینی)
۴- شروع خاکبرداری از طبقه زیر همکف
۵- تکرار مرحله ۴ تا رسیدن به اجرای فونداسیون
6- اجرای آرماتور بندی و بتن ریزی لایه تکمیلی دیوارهای پیرامونی و ستونهای میانی
(شکل 24) مراحل مختلف روش تاپ دان در یک نگاه
برای آشنایی کامل با این روش به مقاله اجرای روش تاپ دان مراجعه نمایید.
مبحث دوازدهم مقررات ملی ساختمان در فصل 9 در رابطه با ایمنی گودبرداری صحبت کرده که در ادامه در رابطه با بندهای مهم این فصل توضیح داده خواهد شد.
بند 12-9-2 گودبرداری (حفر طبقات زیرزمین و پی کنی ساختمان ها)
12-9-2-1 درصورتیکه در عملیات گودبرداری و خاکبرداری احتمال خطری برای پایداری و سرویس دهی دیواره های گود، دیوارها و ساختمان های مجاور و یا مهارها وجود داشته باشد، باید قبل از گودبرداری و خاکبرداری، ایمنی و پایداری آنها با استفاده از روشهایی نظیر نصب شمع، سپر و مهارهای مناسب و رعایت فاصله لازم و ایمن گودبرداری و در صورت لزوم با اجرای سازههای نگهبان تأمین گردد.
12-9-2-2 سازنده موظف است در عملیات گودبرداری و پایدارسازی جداره های گود مفاد مبحث “پی و پیسازی (مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان)” و دستورالعمل اجرایی گودبرداری های ساختمانی ابلاغی وزارت راه و شهرسازی را رعایت نماید.
12-9-2-3 در مواردی که عملیات گودبرداری در مجاورت بزرگراه ها، خطوط راه آهن یا مراکز و تأسیسات دارای ارتعاش انجام می شود، باید اقدامات لازم را برای جلوگیری از لغزش یا ریزش جداره ها صورت گیرد.
12-9-2-4 در موارد زیر باید دیواره های محل گودبرداری، همچنین دیوارها و ساختمان های مجاور، توسط شخص ذیصلاح مورد بررسی و بازدید قرار گرفته و در نقاطی که خطر ریزش، لغزش یا تغییر شکلهای غیرمجاز به وجود آمده است، مهارها و وسایل ایمنی لازم از قبیل شمع و سپر نصب و یا مهارهای موجود تقویت گردند. این موارد عبارتند از:
الف: قبل از پایدارسازی کامل، بهصورت روزانه و بعد از پایدارسازی، حداقل هفته ای یکبار
ب: بعد از وقوع بارندگی، طوفان، سیل، زلزله و یخبندان
پ: بعد از هرگونه عملیات انفجاری
ت: بعد از ریزش ناگهانی
ث: بعد از وارد آمدن صدمات اساسی به مهارها
12-9-2-5 برای جلوگیری از بروز خطرهایی نظیر پرتاب سنگ، سقوط افراد، حیوانات، مصالح ساختمانی و ماشین آلات، سرازیر شدن آب به داخل گود و نیز برخورد افراد و وسایل نقلیه با کارگران و وسایل و ماشین آلات حفاری و خاکبرداری، باید اطراف محل گودبرداری و خاکبرداری با رعایت مفاد بخش 12-5-2 به نحو مناسب محصور و محافظت شود. درصورتیکه گودبرداری و خاکبرداری در مجاورت معابر و فضاهای عمومی صورت گیرد، باید این حصار با رعایت مفاد بخش های 12-5-2 و 12-5-9 و در فاصله حداقل 5/1 متر از لبه گود احداث و با علائم هشدار دهنده که در شب و روز و از فاصله دور قابل رؤیت باشند مجهز گردد.
12-9-2-6 در گودبرداری هایی که عملیات اجرایی به علت محدودیت ابعاد آن با مشکل نور و تهویه هوا مواجه می گردد، لازم است نسبت به تأمین وسایل روشنایی و تهویه هوا اقدام لازم به عمل آید.
12-9-2-7 مواد حاصل از گودبرداری نباید به فاصله کمتر از 1 متر لبه گود ریخته شوند. همچنین این مواد نباید در پیاده روها و معابر عمومی به نحوی انباشته شوند که مانع عبور و مرور گردیده یا موجب بروز حادثه گردند.
12-9-2-8 محل استقرار ماشینآلات و وسایل مکانیکی از قبیل جرثقیل، بیل مکانیکی، لودر، کامیون یا انباشتن خاکهای حاصل از گودبرداری و یا مصالح ساختمانی در مجاورت گود، باید توسط شخص ذیصلاح بررسی و حداقل فاصله مناسب تعیین گردد، این فاصله باید دقیقه از لبه گود رعایت شود.
12-9-2-9 در گودهایی که عمق آنها بیش از 1 متر می باشد، نباید کارگر در محل کار بهتنهایی به کار گمارده شود.
12-9-2-10 در گود برداری ها، عرض معابر و راه های شیبدار (رمپ) احداثی ویژه وسایل نقلیه نباید کمتر از 4 متر باشد.
12-9-2-11 در محل گودبرداری های عمیق و وسیع، باید یک نفر نگهبان مسئولیت نظارت بر ورود و خروج کامیون ها و ماشین آلات سنگین را عهدهدار باشد. برای آگاهی کارگران و سایر افراد، باید علائم هشداردهنده در معبر و محل ورود و خروج کامیون ها و ماشین آلات مذکور نصب گردد.
منابع